به گزارش خبرنگار وسائل، نشست علمی مبانی و محدوده حجاب شرعی در عصر پیامبر، ساعت هفت شب چهارشنبه 23 اسفندماه در شهر قم در مؤسسه فرهنگی فهیم برگزار شد؛ در این نشست علمی حجت الاسلام و المسلمین دکتر حسین سوزنچی دانشیار دانشگاه باقرالعلوم و دکتر امیرحسین ترکاشوند مؤلف کتاب «حجاب شرعی در عصر پیامبر» به نظریهپردازی و نقد مبانی یکدیگر پرداختند.
در بخش اول گذشت که دکتر سوزنچی کتاب حجاب شرعی آقای دکتر ترکاشوند در عصر پیامبر را ، مورد نقد قرار داد، آقای سوزنچی در شماره 2 این نشست به پاسخ نقدهای ایشان پرداخت که مشروح آن به شرح ذیل است:
بسم الله الرحمن الرحیم
بنده از مؤسسه فهیم به خاطر برگزاری اینطور نشستها تشکر میکنم و خوشبختم با وجود اینکه موضوع جلسه با توافق قبلی مشخص شده بود و در رابطه با مبانی و محدوده حجاب بود و ابداً در رابطه با کتاب حجاب شرعی در عصر پیامبر نبود، ولی چون غیر از این کتاب هیچ کاری جدّی دیگری در این زمینه انجام نشده است، دوست عزیز ما آقای سوزنچی از موضوع بحث خارج شدند و وارد نقد کتاب بنده شدند.
هر چند این سخنان من نیز خروج از موضوع بحث است ولی من مایلم که در ردّ سخنان آقای سوزنچی، مطالبی را خدمت دوستان در قالب انگیزه بنده برای نوشتن کتاب حجاب شرعی در عصر پیامبر ارائه کنم.
من سال 1384 به سمت بررسی جدّی موضوع حجاب رفتم چون در نگاه سنّتی مربوط به حجاب در رأی قدمای ما اشکالاتی وجود داشت که من را وادار کرد به سمت بررسی موضوع حجاب که از مسائل بسیار مهم در جوامع اسلامی است بروم.
از دیدگاه جوامع سنّتی موانع مربوط به حجاب و چرایی حجاب علاوه بر تعبّدی بودن آن به این امر بازگشت دارد که به وسیله حجاب جلوی مفسده گرفته میشود و از فحشاء نیز جلوگیری میشود.
دیگر از نکاتی که در رابطه با حجاب مطرح است این است که چادر و روسری از باب حرمت و احترامی است که به فرد مسلمان گذاشته شده است و به همین دلیل است که زنان غیر مسلمان واجب نیست روسری و حجاب داشته باشند ولی زنان مسلمان چون محترم هستند یک روسری یا چارقدی بر سرشان قرار دهند.
بنده یک مطلب دیگر هم اضافه میکنم که حجاب به نوعی ریشه در فطرت هم دارد و این را میتوانیم از داستان آفرینش عالم و رویدادی که بین او و زوجهاش رخ داد نیز فهم کنیم.
از اینجا به بعد من میخواهم نقد دیدگاه سنّتی را مطرح کنم و توضیح بدهم که چرا من به سمت بازخوانی حجاب رفتهام.
قدماء ما برای رسیدن به این اهداف خوب متأسفانه از روی خیلی از چیزها در مسیر ردّ شدهاند و بسیاری از چیزهای خوب دیگر را زیر گرفته و لگد کردهاند و من به برخی از آنها در ادامه اشاره میکنم.
قرآن برای لباس چندین کارکرد تعریف کرده است. یک کارکرد آن این است که ما را از گرما و سرما حفظ میکند کما اینکه در آیه شریفه «وَ جَعَلَ لَکُمْ سَرابیلَ تَقیکُمُ الْحَرَّ وَ سَرابیلَ تَقیکُمْ بَأْسَکُمْ کَذلِکَ یُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ لَعَلَّکُمْ تُسْلِمُونَ» به این کارکرد اشاره شده است که اگر اشاره نیز نمیشد ملموس بود.
وظیفه دیگری که لباس ایفاء میکند و رنگ شرعی هم دارد کارکرد پوشاندن و کارکرد زینت بودن آن است که در آیه شریفه «قَدْ أَنْزَلْنا عَلَیْکُمْ لِباساً یُواری سَوْآتِکُمْ وَ ریشاً وَ لِباسُ التَّقْوى ذلِکَ خَیْرٌ ذلِکَ مِنْ آیاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ» به این دو کارکرد اشاره شده است.
پوشاندن شرمگاه یک کارکرد شرعی و اخلاقی است که لباس از خود صادر میکند و کارکرد دیگر آن در آیه شریفه مذکور زینتبخش بودن لباس است که این یک کارکرد مهم است.
لباس به آراستگی فرد میافزاید؛ از آنجا که انسان اشرف مخلوقات است و تنها موجود دوپا بر روی این کره خاکی است بسیار زیبا آفریده شده و آیاتی هم که در این زمینه نازل شده فراوان است.
انسان از آنجا که میخواهد کارهای خدا را تکمیل کند و از طرفی نیز اندام آدمی (چه زن و چه مرد) بسیار زیبا است، این انسان وظیفه دارد که بر این زیبایی بیفزاید و برای این هدف از کارکرد زیباییبخشی لباس استفاده کند که به این کارکرد لباس در قرآن هم اشاره شده است.
اندام تحتانی انسان، صرف نظر از اینکه زیباست یا نه، به عنوان یک وظیفه اخلاقی و شرعی باید پوشانده شود و فراتر از ناحیه تحتانی و شرمگاه به عنوان زینت باید پوشانده شود و این کارکردی است که ما از قرآن با توجه به آیه شریفه سوره اعراف استخراج میکنیم.
حالا اگر این کارکرد قرآنی را در رابطه با مردان بخواهیم در سنجش قرار دهیم، باید بگوییم که این کارکرد در رابطه با آقایان رعایت میشود امّا در رابطه با زنان این آراستگی با وضعیّت حجاب کنونی تحت الشعاع قرار گرفته است.
علاوه بر آیه فوق در جاهای دیگر قرآن نیز به خاصّیت و کارکرد زیباییبخشی لباس اشاره شده است و در روایات نیز این مطلب تصریح شده است.
حجاب ایدهآل فقه سنّتی در رابطه با زنان، زنان دوران قاجار است. چادر مشکی با روبند حجاب مطلوب فقهی است که در زمان قاجار به خوبی رعایت میشده است.
یک زن مسلمان دوران قاجاری در ایران هیچ زیبایی در او رصد نمیشود. آیا علاوه بر اینکه زیبایی به وسیله لباسی که برای او تعریف شده از بین رفته، به ضدّ زیبایی تبدیل نشده است؟
دومین چیزی که در آراء قدماء نادیده گرفته شده است، تمامیّت زن بود. رأی رسمی در کتب معهوده فقهاء که الآن نیز تدریس میشود، در رابطه با زن این بود که زن باید در خانه حبس شود. رأی تمام قدماء بدون اینکه با هم اختلافی داشته باشند درباره زن حبس زن در خانه است که اساساً زن نباید از خانه خارج شود و در این رابطه هیچ تعارفی هم ندارند و تیتر کتابهایشان «استحباب حبس المرأة فی البیت» است.
در واقع حجاب زن همان خانه اوست و در عباراتشان به این مطلب تصریح شده است و اگر قرار باشد یک زن برای ضرورتی مثل طبابت و ... از خانه خارج شود باید به صورت خیمه بیرون بیاید یعنی همان خیمهای که در آن زندگی میکرد را باید با خود به بیرون نیز بیاورد.
برای حبس زن بسیاری از موارد ریز توضیح داده شده است؛ مثلاً برای نماز اکثر قاطع فقهاء بر این مطلب پافشاری میکردهاند که مسجد المرأة بیتها، یعنی زن حتّی برای نماز هم که یک امر بیمفسده است حق ندارد از خانه خارج شود. در نماز جمعه و تشییع جنازه و اعتکاف و ... نیز بر همین منوال است. نماز عیدین که کلّاً دوبار در سال هست، بسیاری ازفقهاء فقط در موردی اجازه دادهاند زن شرکت کند که پیرزن و فرتوت و بی بر و رو باشد. بسیاری از فقهاء نیز برای اینکه شوهر خوبی پیدا کند اجازه دادهاند که زن در نماز عیدین شرکت کند. اینکه روال بود پدر در مسجد حاضر میشد و اعلام میکرد که من دختری دارم که وقت شوهر کردنش است، به این دلیل بوده که کسی زن را نمیدید که بخواهد بپسندد.
ما در مسئله حجاب در حال تاوان پرداختن به نگاه تعبّدی به متونی هستیم که زن در آنها تمامیّت نداشته است.
پس دومین چیزی که توسّط فقهاء متقدّم زیر گرفته شد تمامیّت زن بود.
سومین موردی که فقهاء از روی آن ردّ شدند شخصیّت مردان بود. اینکه یک دیوار ضخیمی بین زن و مرد کشیده شود و ارتباط آنها صفر درصد باشد به خاطر اینکه مبادا از هم تحریک شوند و دچار هیجانات جنسی شوند توهین به شخصیّت مرد و اعلام بیظرفیتی به مرد است.
ما هرچه دایره را تنگتر کنیم کار به جایی میرسد که مرد از روی چادر نیز نسبت به زنی که میبیند دچار هیجانات جنسی میشود. در این هنگام مردان ما بسیار کمجنبه میشوند و به همین دلیل است که دوستان ما وقتی که به سوریه میرفتند میگفتند که فلانی ما روز اول و دوم فقط برایمان سخت بود و روز دوم به بعد برایمان عادّی شده بود.
چهارمین موردی که فقهاء از روی آن ردّ شدند و نادیده گرفته شد، اختلاف فاحش بین حجاب مرد و حجاب زن است.
چطور است که در رابطه با مرد بحث حجاب صفر درصد لحاظ شده و در رابطه با زن صددرصد؟ بحث دیگر این است که باید متون فقهی و حدیثی بازخوانی شود شاید به نتایج دیگری دست یابیم.
فقهای عامّه در رابطه با پوشش زن، حجاب صددرصدی را لحاظ کردهاند، در رابطه با فقهای ما نیز برخی صددرصدی هستند و برخی نیز وجه و کفّین را اجازه دادهاند و این دسته نیز اولاً احتیاطاً گردی صورت باید کمتر دیده شود و ترجیح قائلین به جواز نیز این است که همین مقدار هم باید پوشیده شود. بنابراین حجاب در شیعه نیز صددرصد لحاظ شده است.
این حجاب را در کنار حجاب مردان بگذارید که در متون فقهی نزدیک به صفر درصد لحاظ شده است و فقط پوشاندن عورتین شامل شرمگاه جلو و عقب واجب دانسته شده است و شرمگاه عقب که توسّط کپلها پوشانده شده است پس فقط لازم است که شرمگاه جلو پوشانده شود.
این تفاوت فاحشی است که بین مرد و زن در بحث حجاب در متون دینی و فقهی لحاظ شده است. یک مرد میتواند به صورت تمام لخت در جامعه حاضر شود در حالیکه حجاب شرعی خود را رعایت کرده است و یک زن باید صددرصد پوشانده شده باشد تا حجاب شرعی را رعایت کرده باشد!
این حجاب به ما تحمیل شده است و ما هم هیچ نگفتهایم و نه سراغ آیه رفتهایم و نه سراغ روایت و این یک مصیبتی است که ما داریم ولی چو احساس درد نکردهایم به سراغ بازخوانی منابع نرفتهایم.
تهیه و تنظیم : محرم آتش افروز
ادامه این نشست را در شماره 3 دنبال کنید